سال تحصیلی 93-92هم رفت...
سلام عزیزانم!
امروز بعد مدت طولانی امدم یه سر به نی نی وبلاگ عزیز بزنم که دیدم اینجا مث اینکه زلزله شده .همه پست هایی که قبلا ویرایش کرده بودمشون کلهم بهم ریختن.یک کمی شون رو درست کردم ولی دیگه نمیتونم بیشتر ازابن اینجا باشم خیر سرم فردا امتحان دارم.
بالاخره یک سال تحصیلی دیگه هم تموم شد شکر خدا سال خوبی بو و خوش هم گذشت .اسرا و اسما از اول خرداد رسما تعطیلات تابستونیشون شروع شده ولی خودم درگیر امتحانات پایان سال دانش آموزانم بودم.از نوزدهم خرداد هم امتحانات پایان ترم خودم شروع شده وتا دوم تیر هنوز هستیم
روزهای آخر اردیبهشت ماه که پیش دبستانی ها تعطیل شده بودن اسمایی همراه من واسرا به مدرسه ما میومد و بیشتر وقتها تو حیاط مدرسه با بچه هایی که تربیت بدنی داشتن بازی میکرد و یه کوچولو هم از پنجره کلاسها رو دید میزد. روز بعد مدرسه موقع ناهار ازم پرسید :مامان معلم کلاس اولی مدرسه شما فقط خانم....هستن؟
گفتم بله عزیزم و اتفاقا از بهترین معلمای کلاس اولی هستن و دوست مامانی هم هستن
بایه حالت جالبی گفت :ولی اون که اعصاب نداره منم که فکر کنم یک کم شلوغم حالا نمیدونم چیکارکنم؟!!!!!!!!
وای من که مرده بودم از خنده.
اسماجونم داره میره به جشن پایان دوره پیش دبستانی اون دسته گل قشنگ رو هم برای تشکر میبره واسه خانم معلم مهربونش