اسما جوناسما جون، تا این لحظه: 15 سال و 8 ماه سن داره
اسرا جوناسرا جون، تا این لحظه: 20 سال و 4 ماه و 22 روز سن داره

دیلک لر

اسرا واسما در روز9 آذر

سلام به همه دختر عزیزم اسرا 9آذر روز تولدت بود ولی من وبابایی بخاطر اینکه شب هفتم شهدای کربلا بود برات تولد نگرفتیم.خودت هم علاقه ای نداشتی ومیگفتی گناه داره تو این روزا شادی کنیم. اما اونروز یه روز خاص بود وبا روزهای دیگه فرق داشت قرار بود به کمک همکارا آش نذری درست کنیم وبین بچه های مدرسه تقسیم کنیم.البته چند سالی هست که اینکار رو میکنیم این دفعه درست افتاده بود روز تولدت شیفتمون بعد از ظهر بود ولی قرار بود ساعت 10 صبح تو مدرسه باشیم.زود صبحونتونو دادم وسه تایی رفتیم مدرسه. تواین عکسا آش رو تازه گذاشتیم رو اجاق براهمین هنوز هیچی نداره اسرا ودوستش پانیا(دختر همکارم) بچه های مدرسه خیلی خ...
9 آذر 1391

اسما و مدرسه رفتن ما

سلام به همه شماعزیزانی که میاین ودفتر خاطرات گل دخترای منو میخونید .وسلام به گل دخترای خوشگل مامانی اسرای نازم که روز به روز خانومتر میشه واسما کوچولو که این روزا خیلی اذیتم میکنه..... اسرای عزیزم!این روزا وقتی به رفتار وحرکاتت دقیق میشم احساس غرورمیکنم شکر خدا داری یواش یواش بزرگ میشی,احساس میکنم منطقی تر شدی .قربونت برم  خیلی خوشحالم و روزی صدبار رسما از خدای مهربون خودم تشکر میکنم که همچین فرشته ای رو بهم داده .موقع انجام تکالیفت اصلا اذیتم نمیکنی وخودت بلافاصله بعد مدرسه انجامشون میدی.درسهای حفظ کردنی رو فقط یکبار از روش میخونی و کتابت رو میدی و میگی مامان بیا ازم بپرس,وقتی میبینم همه رو درست جواب میدی کلی ذوق میکنم واینقدر بوس...
26 مهر 1391

عروسکهای خوشگل مامانی

سلام به خوشگلای مامان!وسلام به دوستای گلم. هفته پیش چهارشنبه به اصرار زیاد اسرا واسما ,چون  یه ساعت زودتر تعطیل میشیم وهرکدوم هم یه ساعت ورزش داشتیم اسما خانوم رو بردیم  مدرسه آخ که چه کیفی میکرد ....... تو خونه گفته بود : من میرم کلاس آبجیم وکاری باتو ندارم مامانی اما من باورم نشد وگفتم با دیدن معلم اسرا روش نمیشه زیاد شلوغ کنه ومیاد پیش خودم اما زهیییییی خیال باطل .دختر کوچلوی من با اون روابط عمومی بالاش زود با همه جور میشه. ودل همه رو خیلی زود بدست میاره!! نیم ساعت بزور توکلاس خودم نگهش داشتم همش یا کلاس دوم بود پیش پیش ابجی جونش یا کلاسهای دیگه....... وقتی هم کلاس خودم بود همش ادای منو در م...
20 مهر 1391

ناگفته های من....

دخترای نازم ودوستای مهربونم سلام  طبق معمول بازم کمبود وقت دارم دو هفته از باز گشایی مدرسه ها گذشت ومن هنوز نتونستم بیام دفتر خاطرات گل دخترا و چیزی در مورد سال تحصیلی جدید بنویسم.کو چولوهای نازم خیلی حرفا دارم که اینجا براتون بنویسم اما نمیدونم از کجا شروع کنم.... اول از روز اول مدرسه اسرا شروع میکنم: شنبه دوم مهر واولین روز مدرسه مون بود گل دخترم !ساعت 4 صبح بیدار شد ی وگفتی که دیگه نمیخوابی و میترسی روز اول خواب بمونی بهت اطمینان دادم که به موقع بیدارت میکنم پس بهتره که الان بخوابی..خلاصه ساعت 7 صبح  بابایی قران گرفت ودوتایی از زیرش رد شدیم وخواستیم راهی مدرسه بشیم که بابایی گفت به شهلاهم زنگ بزنیم که بیاد سر کو...
13 مهر 1391

بانوی من...

سلام به همه وسلام مخصوص به گل دخترای نازنین خودم! اسرا ی نازم !الهی قربونت برم ,مدرسه ها داره شروع میشه چه ذوق وشوقی داری ,وقتی نیگات میکنم یاد بچه گیهای خودم میافتم.روزی ده بار کیف و دفترت رو چک میکنی,از همون روز که برات دفتر گرفتم نشستی با خودکارهای اکریل دارت برای مشقها ودیکته هات حاشیه گل گلی میکشی.هنوز کتاباتو نگرفتم همون اول مهر میگیرم واست .ولی همش دلهره اینو داری که پس کی جلدش میگیری .عزیزکم ,خوشگل خانوم ,فدات بشم ,همه چی به موقع ردیف میشه تو نگران نباش مامانی فداتتتتتتتتتتت.                                             ...
30 شهريور 1391

روز دختر

     تقدیم به بهترین دختران دنیا و امیدهای حیات من , اسرا واسما                                                                خداوند لبخند زد دختر آفریده شد!                                 لبخند خدا روزت مبارک                     گلهای نازم امروز روز شماست ، امیدورام از لحظه لحظه زندگیتان لذت...
28 شهريور 1391

اسرا و اسمای ناز من...

                                                                     گویند سلام طلائی ترین کلید برای صعود به تالار آشنایی هاست پس صمیمی ترین سلام تقدیم تو باد                                                ...
19 شهريور 1391
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به دیلک لر می باشد