خانم کوچولوهای هنرمند!
عسلای مامانی سلام!تو این روزهای تعطیلی مدارس که مامانی بیکاره شما خوشگلا تنها همدم و هم صحبت مامانی هستین میدونین دیگه بر عکس من که تابستون ول بیکارم باباجون تو این فصل فرصت سر خاروندن نداره.برا همین من خیلی وقت ها حوصله م از این فصل سر میره وبی صبرانه منتظر شروع مدرسه ها هستم .اما باوجود شما عزیزای من همه روزها وهمه لحظه ها قشنگ وزیباست.دوستون دارم خیلی خیییییییلی زیاد. دیروز عصر که هوا هم گرفته بود اسرا جونم گفت: مامان دلم گرفته میخوام کاردستی درست کنم چسب وقیچی بده .من هم وسایلی که خواسته بود دادم رفت تو اتاق ومن هم رفتم افطاری درست کنم بعد نیم ساعت در اتاق رو باز کرد گفت :مامانی چشاتو ببند بیا کاردستیم آماده س.دختر هنرمند من ببینین چه تابلوهایی درست کرده .البته اسما جون هم تو این مدت داشت تو آشپزخونه به من کمک میکرد